بيانيه زير مصوب دفتر سياسى حزب در مورخه ۲ دسامبر ۲۰۰۷ برابر با ۱۱ آذر ۱۳۸۶ است. دوره اى که مانند امروز تهديدات جنگى دولت آمريکا و جمهورى اسلامى افزايش يافته بود. اگرچه بحران اقتصادى جهانى و موج خيزشهاى توده اى و انقلابى موقعيت نيروهاى درگير تروريستى را در قياس با گذشته تغيير داده است٬ اما اصول اعلام شده در اين بيانيه٬ ارزيابى از اهداف نيروهاى درگير تروريستى٬ سياست و موقعيت اپوزيسيون بورژوائى در قبال جنگ و تحريم اقتصادى٬ و همينطور روش برخورد کمونيسم کارگرى به چنين بحرانهائى و پراتيکى که در مقابل طبقه کارگر و بشريت متمدن قرار ميدهد٬ نه فقط با گذشت چند سال هنوز قويا معتبراند بلکه خط مشى سياسى امروز ما در قبال اين تهديدات جنگى نيز بر همين اصول و جهتگيريهاى سياسى استوار است. امروز که شاهد تشديد تحريمهاى اقتصادى و دور جديدى از پروپاگاند جنگى هستيم٬ مجددا اين بيانيه را منتشر ميکنيم. سردبير .
بيانيه حزب اتحاد کمونیسم کارگری
کمونیسم کارگری٬
جنگ، جامعه و قدرت سیاسی
١- بحران و جنگ تروریستی امروز ریشه در جدالهای به فرجام نرسیده دنیای پس از جنگ سرد دارد و ادامه آنست. طرفین این تخاصم ارتجاعی هر کدام اهداف سیاسی و منافع اقتصادی خود را دنبال میکنند. آمريکا با قلدرى ميليتاريستى برای تحکیم هژمونی خود و کسب موقعیت "رهبری بلامنازع آمریکا در جهان" تلاش میکند. کشمکش آمريکا و متحدینش با رژيم اسلامى برسر پرونده هسته اى٬ نه جدالى برسر "صلح و امنيت جهانى"٬ نه سياستى اصولی "علیه تروریسم"٬ بلکه تلاشى براى تحميل توازن قواى جديدى به اسلام سياسى در منطقه و در سطح جهانى است. یک رکن مهم این سیاست تقویت و تکیه بر جناحهاى طرفدار سازش در جنبش اسلام سياسى است. در طرف دیگر اسلام سياسى با توسل به سیاست تروريسم کور میکوشد به پرچمدار انزجار مردم خاورمیانه از تحقير تاريخى جهان عرب و مسئله فلسطين تبديل شود. این نیرو بدنبال افول و شکست ناسيوناليسم ميليتانت عرب تلاش دارد به سخنگو و پرچمدار بورژوازى منطقه تبديل شود. آمریکا حتی اگر وارد جنگ با جمهوری اسلامی شود هدفش در حال حاضر نه سرنگونی رژیم اسلامی بلکه تضعیف و مطیع کردن آنست. جنگ آمریکا در عراق منجر به تقویت و گسترش دامنه نفوذ و قدرت رژیم اسلامی در منطقه شده است. رژیم اسلامی دستيابى به سلاح هسته اى و سازماندهی جنبش اسلامی در منطقه را به استراتژی بقاء حکومت خود و تبديل شدن به قدرت منطقه اى تبدیل کرده است. در جدال با آمریکا جمهوری اسلامی دستیابی به این هدف را دنبال میکند. تقابل نظامی احتمالى این دو نیرو یکی از خطرناک ترین و در عین حال تعیین کننده ترین جبهه های نبرد دو قطب تروریستی جهان است. اين ادامه جدال دو اردوى تروريسم بين المللى است که برمتن رقابتها و تجديد تعريف حوزه نفوذ بخشهاى مختلف بورژوازى در سطح بين المللى و منطقه خاورميانه در جريان است .
٢- ديپلماسى، مذاکره، تبلیغات، تهدیدات جنگی، حمله نظامی و جنگ بخشى از کشمکش این دو قطب است. آمریکا در این تقابل از اهرمهای تحريم اقتصادى و اعمال فشار ديپلماتيک و تهديد روزافزون ميليتاريستى استفاده میکند. تحريم اقتصادى يک سلاح کشتار جمعى است که جامعه ايران را به فقر و فلاکت و استيصال سياسى ميراند و فقط به تحکيم ارتجاع و اختناق خدمت ميکند. هر نوع حمله نظامى، محدود يا گسترده، توسط آمریکا و اسرائیل٬ منطقه را به آتش ميکشد و اسلام سياسى و تروريسم اسلامى را به يک نيروى افسار گسیخته تبديل ميکند. مصائب انسانى و اجتماعى و سیاسی و محیط زیستی این حمله نظامى دهشتناک و غيرقابل مقايسه با تجارب و تراژديهاى تاکنونى خواهد بود. نسلها از مردم در منطقه و جهان بايد تاوان مصائب این جنگ ارتجاعی را بپردازند .
٣- جنگ، نیروهای سیاسی اپوزیسیون جمهوری اسلامی را متحول خواهد کرد. برخی از این نیروها نامشان در لیست قربانیان سیاسی جنگ ثبت خواهد شد. این تغییر و تحول از هم اکنون آغاز شده است :
الف: ناسیونالیسم، چه عظمت طلب و چه قومی، در مقابل مردم و کنار آمریکا و جمهوری اسلامی در حال صف کشیدن اند. بستر اصلی جریان ناسیونالیسم پرو غرب از هم اکنون زیر پرچم "مقابله با تجزیه و دفاع از تمامیت ارضی"، برای قرار گرفتن در کنار جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرده است. ناسیونالیسم قوم پرست در این جدال متحد و ابزار جنگی آمریکاست .
ب: بخشهای مختلف جنبش ملی – اسلامی نیز در همسویی و حمایت از رژیم اسلامی بسیج شده اند. بخشهایی از این جنبش اکنون پرچمدار "صلح و حقوق بشر" شده اند. هدف این نیروها تقویت جناحهای "معتدل" و طرفدار مصالحه در رژیم اسلامی است. بخشهای دیگر جنبش ملی - اسلامی با شعار "جنبش صلح" و "دفاع از میهن در مقابل اجانب"، عملا کنار جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. در جنبش ملى اسلامى مجاهدين يک استثنا است که کنار ارتش آمريکا ایستاده است. مجاهدين و جريانات دست ساز قومى، نقش کنترا و يونيتا و زائده های ارابه جنگی آمریکا را ايفا میکنند .
ج: جنبش کمونیسم کارگری برخلاف نیروهای متعدد کمپ راست، هیچ نوع همسوئی با هیچکدام از طرفین جنگ ندارد. تنها همسوئی ما با انقلاب کارگری و منافع و مصالح آزادی جامعه است. سرنگونی رژیم اسلامی و به شکست کشاندن دورنمای نظم نوینی آمریکا ارکان استراتژی کمونیسم کارگری است. يک وظيفه مهم جنبش کمونيسم کارگرى و حزب ما در اين بحران مقابله با سياست دفاع از اردوهاى تروريست و جنگ طلب و افشاى ماهيت ضد اجتماعى و ضد مردمى اين نيروها به جامعه است .
۴- حزب اتحاد کمونیسم کارگری در هر شرایطی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، تصرف قدرت سیاسی و برقراری فوری یک جامعه کمونیستی مبارزه میکند. هدف ما نابودی جامعه طبقاتی سرمایه داری و برقراری یک جامعه آزاد و مرفه و انسانی است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری در عین حال در قبال هر وضعیت و سیاستی که واپسگرائی فکری و فرهنگی و تعصب مذهبی و قومی را به جامعه تحمیل کند، قاطعانه ایستادگی میکند. شرایط جنگی تغییری در ارکان استراتژی جنبش ما ایجاد نمیکند بلکه شرايط مبارزه براى تحقق اهداف ما را تغییر میدهد. ما سياستهاى ارتجاعى ميليتاريستى و تروريستى آمريکا و متحدينش عليه مردم در ایران و عراق و فلسطين و کشورهای منطقه را قویا محکوم میکنیم. ما سیاست تحریم اقتصادی را یک مجازات جمعی مردم ایران و استفاده از یک سلاح کشتار جمعی میدانیم. ما این سیاست ضد بشری و مدافعانش را محکوم و برای لغو فوری این تحریمها تلاش میکنیم. ما هرگونه حمله نظامی به ایران و تهدیدات جنگی علیه مردم را قویا محکوم میکنیم. ما تلاشهای آمریکا و نهادهای دست راستی برای راه اندازی و سازماندهی جریانات فرقه ای و ارتشهای دست ساز و دامن زدن به نفرت و شکاف قومی و ملی را قاطعانه محکوم میکنیم. کمونیسم کارگری در مقابل این جریانات فرقه ای و تروریست و قوم پرست از امنیت مردم و مدنیت جامعه قاطعانه دفاع میکند. ما هر گونه همسوئی جریانات اپوزیسیون با رژیم اسلامی و آمریکا را دشمنى با طبقه کارگر و اهداف آزاديخواهانه مردم ايران ميدانيم. ما مخالف دستيابى جمهورى اسلامى به سلاح اتمى هستيم. کمونيسم کارگرى مدافع خلع سلاح عمومى و يک دنياى بدون سلاح هسته اى است. ما براى بسيج بشريت متمدن و جنبشهاى برابرى طلب و انساندوست در دفاع از روندهاى پيشرو و سکولار و آزاديخواهانه تلاش ميکنيم .
۵- حزب اتحاد کمونیسم کارگری مخالفت با جنگ را به سرنگونی جمهوری اسلامی گره میزند. معنی عملی و فوری این امر، هوشیار بودن در مقابل تبلیغات ناسیونالیستی و ارتجاعی است که فراخوانشان دفاع از رژیم اسلامی است. خطرناک ترین سیاست برای مردم ایران در قبال اين بحران، سياست صبر و انتظار و گره زدن سرنوشت و آینده خود به دولتهای جنگ طلب است. تشدید مبارزه مردم براى سرنگونى حکومت اسلامى تنها راه اصولی برای مقابله با این سیاستها است. گسترش مبارزه براى آزاديهاى سياسى٬ بر عليه فقر و فلاکت٬ برعليه آپارتايد جنسى٬ بر عليه سياستهاى ميليتاريستى، برعلیه تروريسم اسلامى ميتواند بسرعت صحنه سياست در ايران و منطقه را عوض کند. مردم ايران ميتوانند پيشاپيش مردم پيشرو جهان در مقابله با تروريسم و ميليتاريسم در تمام اشکال آن قرار گيرند. "علیه جنگ، علیه جمهوری اسلامی؛ برای آزادی و برابرى و رفاه همگان"! این خط مشی و فشرده سیاستی است که میتواند اردوی آزادی و برابری و سوسياليسم را در صفی مستقل و پيشرو در این جدال نمايندگى کند و بمیدان بکشد .
۶- همراه با بمبهای آمریکا، رژیم اسلامی به بهانه جنگ و شرایط فوق العاده خواهد کوشید مبارزات سرنگونی طلبانه توده های مردم را قیچی کند. میکوشد به بهانه "شرایط جنگی" و "دفاع از ایران اسلامی" مردم را بکوبد. در این جنگ جنبش ملی - اسلامی در همسویی با رژیم اسلامی عمل خواهد کرد. مصائب جنگ را توجیه و به مردم وعده "مبارزه برای صلح" بهمراه جمهوری اسلامی را خواهد داد. اساس سیاست کمونیسم کارگری در این شرایط بسیج و سازماندهی مقابله توده ای مردم برای سرنگونی رژیم اسلامی و ختم فوری جنگ است. کمونیسم کارگرى میتواند و باید در مقام رهبر مقاومت توده ای طبقه کارگر و مردم در مقابل رژیم و جریانات باند سیاهی و تروریست قرار گیرد. کمونیسم کارگری در این دوران باید در راس سازماندهی شبکه ها و نهادها و ارگانهای مختلف مردم برای تامین امنیت خود در محلات و مناطق و کارخانه ها و همینطور ایجاد سازمان نظارت و کنترل مستقل مردم بر توزیع نیازهای پایه ای جامعه قرار گیرد. اردوی آزادی و برابری باید در این دوران تعیین کننده بتوانند با خارج کردن قدرت از کنترل رژیم اسلامی سنگرها و مناطق آزاد و ایمن ایجاد کند. سازماندهی یک جنبش مقاومت انقلابی و توده ای برای تصرف هر بخشی از قدرت، دفاع از جامعه در مقابل جمهوری اسلامی و تروریستهاى متفرقه، در سطوح سیاسی و نظامی، وجه مشخصه یک سیاست فعال کمونیستی برای سرنگونی جمهورى اسلامى در دوران جنگ است .
حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای بمیدان کشیدن بشريت متمدن علیه اردوهای تروریستی و در دفاع از مبارزات مردم ایران تلاش میکند. کمونیسم کارگرى بايد در صف مقدم اين جدال در ايران و جهان قرار گيرد و به سخنگويان و رهبران جنبش مقابله با سياستهاى ارتجاعى و ميليتاريستى آمريکا و متحدينش و تروريسم اسلامى و جمهورى اسلامى تبديل شود .
"علیه جنگ، علیه جمهوری اسلامی، برای آزادى، برابری و رفاه همگان "!
نه به میلیتاریسم آمریکا، نه به تروريسم اسلامى !
زنده باد جمهوری سوسیالیستی !
حزب اتحاد کمونیسم کارگری
۲ دسامبر ۲۰۰۷ – ۱۱ آذر ۱۳۸۶
***